loading...
آسمان خاموش
همایون رحیمیان بازدید : 51 یکشنبه 17 خرداد 1394 نظرات (0)

ماه بانوی غزل با این همه افسونگری /

بر ندار از آبشار گیسوانت روسری /


بر زمین خود این همه عاشق مگر کم داشتی /

در میان آسمان پیدا نمودی مشتری /


ای به قربان خطوط ابروان دلکشت /

بر من دیوانه تاکی این نگاه سرسری /


تا بخواهم زل زنم بر آهوان دیده ات /

میخورم از مژه های دل سیاهت توسری /


من به چین گیسوان تو اسیر افتاده ام  /

کو طلایی شانه ای تا وا نمایم معبری /


ای شبم سرشار از شط شراب چشم تو /

چون بگویم با زبان شعرم امشب محشری /


بر لب دریای اشکم کمترک  در پیچ و تاب /

تا ببینم این تو هستی  یا گل نیلوفری !!!! /


شاعران هر یک تورا با شعر خود  سنجیده اند /

در دل آیینه ام اما تو چیز دیگری...............


 ( همایون رحیمیان )

   

همایون رحیمیان بازدید : 62 جمعه 15 خرداد 1394 نظرات (0)

ای شب شیراز چشمت پر ز انگور غزل /

می تراود در نگاهت سایه و نور غزل /


 دختر خیام دیگر از رباعی دم مزن ... .../

تو گل شایسته ای در بیت معمور غزل/


ای فدای تو که با ناب غزل های نگاه  /

 می زنی پشت سر هم بر دلم سور غزل /


بر ندار آن چتر مهتاب از سر شبهای من /

باز تنهایم نکن در شام دیجور غزل /


تا خیال سرکشت سر می کشد در خواب من /

گیرد احساس مرا یکپارچه شور غزل /


یک شبی مارا به تاکستان چشمانت ببر /

تا بچینیم از سر احساس انگور غزل /


در من ای آهوی وحشی بیابان جنون /

عشق تو آمیخته با عشق ناجور غزل /


در هوای خاطره  ای نازنین کم پر بزن /

تا برای خاطر نازت کنم جور غزل......


همایون رحیمیان/

 (هومن )


همایون رحیمیان بازدید : 44 سه شنبه 12 خرداد 1394 نظرات (0)

امشب ای ماه تو یکپارچه  زیبا شده ای /

چشم بد دور که را غرق تماشا شده ای..... /


تو بدین غمزه و افسون گری و دلبری ات /

حیف آخر نبود ساکن بالا شده ای........  /


من زمینم کره ای در دل این هستی عشق/ 

از چه همسایه ی این خاکی تنها شده ای/


تو پری زاده ی دشت خوش اوهام منی /

که هرآیینه در این آینه ام وا شده ای /


قرص نایاب تو خود داروی درد دل ماست /

باورم نیست که اینگونه هویدا شده ای /


امشب ای ماه تو در پیله ی تنهایی من /

مثل یک شاپرکی عاشق و  شیدا شده ای /


اگر ای ماه نیم نیمه ی پنهان تو من...... /

از چه در برکه ی من این همه مانا شده ای/


تا بپوشانیم ای ماه تو در هاله ی نور /

اشتباه ار نکنم بستر رویا شده ای..../


چیده ام از سر احساس یکی سیب غزل /

به خیال خوشم ای ماه تو حوا شده ای...


 ( همایون رحیمیان )

  


همایون رحیمیان بازدید : 38 یکشنبه 10 خرداد 1394 نظرات (0)

چه آتش پاره ای بودی که در چشمم تو بشکفتی/

چه بیداری که خوابم را تو نیز ای گل بر آشفتی /

به یاد آرم هنوزم آن غروب سرد پاییزی ..../

 که روشن کردی آن کنت و به من این گونه میگفتی /

....برو  از پیش من آخر ...خرابم می شوی ورنه  ..../

در آن دم اشکی از چشمت فرو غلطید و بنهفتی .../

پس از یک عمر ...زیبا رو ...از آن دیدار رویایی /

شدم آن قطره ی اشکی که آن روز از تو بشکفتی .../

همایون رحیمیان /

   هومن /



همایون رحیمیان بازدید : 38 جمعه 08 خرداد 1394 نظرات (0)

نه بلا بود که خرگوش بلا بود مرا /

پر از خاطره ی ناز و  ادا بود مرا ......../


حیفم آمد که زنم چنگ بر او عین عقاب /

آه از این صید سپیدی که رها بود مرا /


گاه این سوی و گه آن سوی و گهی هم پنهان /

صید بیچاره دل آزار جفا بود مرا /


تا دلی سیر درآریم من و دل ز عزا /

تو نگو هدیه ای از سوی خدا بود مرا /


شکم چشم مرا سیر ز بالا می کرد /

چه بگویم دگر این صید چها بود مرا/


نرگس دیده ی نازش پر از دلهره و /

مرمر سینه بازش چو طلا بود مرا /


گونه هایش که غریبانه به سرخی میزد /

خیس خیس از عرق ترس و حیا بود مرا/


خواستم لقمه ی یک گوشه دهانش بکنم /

آخ خرگوش خوش خاطره ها بود مرا /


ناگهان ضجه ی او خواب خوشم را آشفت /

حیف از این قصه که خوابی گذرا بود مرا /


بعد آن خواب هنوزم دل من میگوید /

نه بلا بود که خرگوش بلا بود مرا ...


همایون رحیمیان /

   


همایون رحیمیان بازدید : 42 یکشنبه 03 خرداد 1394 نظرات (0)

نگاهم میکنی اما نگاهت از ته دل نیست /

فدای ناز مژگانت مگر این بنده قابل نیست/


چنان در عمق چشمانت فرو رفتم من عاشق /

که جز نیلوفر مژگان مرا امید ساحل نیست /


به مژگان سیه تا کی شکستن های پی در پی /

مرا با این چنین لشکر دگر جای تقابل نیست /


خدارا بیش از این دیگر منه بر هم تو مژگان را /

که پشت میله های ان دگر تاب تحمل نیست /


فرود پتک مژگانت به جان منت پذیرفتم /

خطوط ناز ابرویت به سویم از چه مایل نیست /


هزاران خاطره دارم به دل از تیر مژگانت /

دریغ از مرهم یادی که از سوی تو ای گل نیست /


پر از شوق تماشای خوش مژگانتم امشب/

ز پشت پنجره جانا هلالت از چه کامل نیست/


نوک خونین مژگانت به آب دیدگان شستم/ 

جوابی این چنین شیرین به این لطف تو مشکل نیست/


مرا از تور مژگانت برون آخر چه اندازی /

به قربان خم زلفت مگر این بنده را دل نیست ...


همایون رحیمیان /

   هومن /

همایون رحیمیان بازدید : 38 جمعه 01 خرداد 1394 نظرات (0)

خو کرده ام به اخمت لبخند لازمم نیست /

قربان قهوه ی تو من قند لازمم نیست  /


تقدیر این چنین بود بشکستن من از عشق  /

چون چینی شکسته پیوند لازمم نیست  /


گفتی که در نگاهم پاییز می نمایی  /

حرف تو باورم شد سوگند لازمم نیست  /


آن دل که بردی از من یادش به خیر بادا  /

آنجا نکو بدارش هرچند لازمم نیست  /


خو کرده ام خدارا من با خیال خالت /

از کندو لبانت گلخند لازمم نیست  /


از این یخ سکوتم چیزی دگر نمانده /

ای عشق من هوای اسفند لازمم نیست /


کار من و نصیحت این آخر جوانی /

ای ناصح عزیزم من پند لازمم نیست  / 


آزاد در شمال چشم تو ساریم من /

دیگر هوای پاک دربند لازمم نیست /


غیر از غزل غزالا خالی است تور شعرم /

چون شاعران دیگر ترفند لازمم نیست ...


( همایون رحیمیان )

  

همایون رحیمیان بازدید : 34 دوشنبه 13 بهمن 1393 نظرات (0)

گل من بهار آمد ز رخت نقاب وا کن /

و قناری دلم را به بهار خود صدا کن /

گل من شراب شادی به پیاله دلم ریز /

و غبار غصه ها را ز نگاه من جدا کن /

گل من بمان تو با من و چراغ خانه ام باش /

و سیاهی شبم را به سپیده مبتلا کن /

گل من بهار بی تو به دلم نمی زند چنگ /

تو بیا و رستخیز دگری ز نو بپا کن /

گل من کلاله ات را به نسیم مهر بشکن /

و مشام باغ ما را پر عطر جان فزا کن /

گل من چو پیچکی شو و مرا بگیر در خود /

و حریم خانه ام را تو دوباره با صفا کن /

گل من گدای عشقم به من غریب مسکین /

تو زکات حسن خود را به تبسمی ادا کن /

گل من شبی رهم ده به طواف شمع رویت /

و به صبح نارسیده همه هستیم فنا کن / 

گل من تمام عمرم به امیدت آخر آمد /

تو بیا به آخرین دم نظری به روی ما کن.....

همایون رحیمیان /

     

همایون رحیمیان بازدید : 55 یکشنبه 21 دی 1393 نظرات (0)

ای آفتاب مشرقی ما طلوع کن /

خورشید داد گستر دنیا طلوع کن /


دنیا پر از تکلم بت های سنگی است /

ای جاودانه بت شکن ما طلوع کن /


ما خیل رهروان به لب نیل مانده ایم /

موسای طور با  ید  بیضا طلوع کن /


اینان چو سامری پی گوساله میروند /

آه ای کلیم وادی سینا طلوع کن /


این قوم مرده تا مگر آری به حال خود/ 

ای معجز لب تو مسیحا طلوع کن /


شب در محاق کینه و تزویر رفته است /

ای آخرین ستاره ی زهرا طلوع کن /


ای آدرخش شب شکن ای نور احمدی /

در این شبان تلخ غم افزا طلوع کن /


در عشق دیدنت گل حیرت  دمیده ایم /

چون لاله ای به دامن صحرا طلوع کن /


در حسرت تو ای گل نرگس رسیده است /

آه من از ثری به ثریا طلوع کن /


نیلوفرانه در عطشت جان به لب شدیم/ 

ای آبی کرامت دریا طلوع کن /


ای آخرین ستاره که تاخیر میکنی /

فصل شکفتن است خدارا طلوع کن ....


همایون رحیمیان /

   هومن /

همایون رحیمیان بازدید : 37 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

شما مثل یکی آهوی وحشی و رمیدن ها /

و من صیاد پیری و به پایت نارسیدن ها /


شما شیرین تر از شیرین پر از ناز و پر از تمکین/

و من آشفته فرهادی و زخم تیشه دیدن ها /


شما لیلای دوران ها سوار ناقه ی جان ها /

و من مجنون شبگردی و با غم آرمیدن ها /


شما مثل نسیمی و همیشه در سفر بودن /

و من مثل شقایق ها میان خون دمیدن ها /


شما مثل بهاری با هوای صبح بیداری /

و من مثل خزانی و گل اندوه چیدن ها /


شما مثل یکی رود و ز پیش من گذشتن ها /

و من مثل یکی سرو و ز داغ تو خمیدن ها /


شما یعنی بر احساس غریبم پا نهادن ها /

و من در زیر آوار نگاه تو تکیدن ها /


شما مثل پلنگی در میان بیشه ی تقدیر /.

و من مثل غزالی و هراس و دل تپیدن ها...


همایون رحیمیان /

  

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 105
  • کل نظرات : 21
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 103
  • بازدید کلی : 10,189
  • کدهای اختصاصی

    خرید ساعت مچی

    |

    ساخت كد آهنگ و موسیقی

    Online User

    رتبه سنج گوگل

    رتبه سنج گوگل

    mouse code

    كد ماوس